مجنون شدم که راهی صحرا کنی مراگاهی غبار جاده ی لیلا، کنی مراکوچک همیشه دور ز لطف بزرگ نیستقطره شدم که راهی دریا کنی مراپیش طبیب آمدهام، درد میکشمشاید قرار نیست مداوا کنی مرامن آمدم که این گره ها وا شود همین!اصلا بنا نبود ز سر وا کنی مراحالا که فکر آخرتم را نمیکنمحق میدهم که بنده دنیا کنی مرامن، سالهاست میوه ی خوبی ندادهاموقتش نیامده که شکوفا کنی مراآقا برای تو نه ! برای خودم بد استهر هفته در گناه، تماشا کنی مرامن گم شدم ؛ تو آینهای گم نمیشویوقتش شده بیائی و پیدا کنی مرااین بار با نگاه کریمانهات ببینشاید غلام خانه زهرا کنی مرا*علی اکبر لطیفیان* , ...ادامه مطلب